پيام
+
اين روزها خيلي دلتنگ ميشوم
مثل اينکه کوهي را روي سينه ام گذاشته اند
کاش ميشد دلم را از سينه بيرون ميکشدم
نصفش را با ديگري تقسيم ميکردم تا شايد کمي سبک شود
....دلم براي دلم ميسوزد ......اما گذشته را که مرور ميکنم ميفهمم که عجب دلي ست که اين همه درد را تحمل ميکند....
به دلم ميگويم براي خودم نگه ت ميدارم چون خيلي صبوري....
.:آيينه:.
94/5/16
چشمه سار رحمت
سلام ، اين يکي را نمي شود تقسيم کرد ، بايد تقويتش کرد . مؤيد باشيد
دانش آموز پويا
@};-
سعيد عبدلي
@};- ازقول يکى ازشاگردان شيخ رجبعلي خياط نقل شده که: شبى وارد جلسه شدم، قدرى دير شده بود و شيخ مشغول مناجات بود چشمم که به افراد جلسه افتاد، يکى را ديدم که ريشش را تراشيده است، در دلم ناراحت شدم و پيش خود اعتراض کردم که: چرااين شخص ريشش را تراشيده است. جناب شيخ که رو به قبله و پشت به من بود ناگهان دعا را متوقف کرد و گفت به ريشش چه کار دارى؟ ببين اعمالش چطوراست! شايديک حسنى داشته باشد که تو ندارى!